کد خبر: ۸۴۵۷
۳۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰

سید جعفر قوامی پدر قلمزنی مشهد است

سید جعفر قوامیِ را به عنوان پدر قلمزنی مشهد می‌شناسند، او اصفهانی است و به نوعی باعث رونق گرفتن این هنر بین مشهدی‌ها شده است.

نجفی| سید جعفر قوامیِ ۵۶ ساله می‌گوید نوجوان ۱۴ ساله‌ای بوده که با همه جانش دوست داشته قلمزنی را یاد بگیرد، ولی استادِ بی‌اعصابش در جواب تا می‌توانسته فحشش می‌داده. او حالا بعد از ۲۶ سال قلمزنی مهمترین مشوقش را برای یاد گرفتن این هنرِ اصیل همین فحش‌های استادش می‌داند که باعث شده اشتیاقش را صد برابر کند!  

نزدیک به ۱۳ سال است که به خاطر عیالش به مشهد آمده، ولی هنرش را هم همراه آورده و نبش صدف ۳ دکان قلمزنی اش را به راه کرده؛ دکانی که کمی جلوتر از سازمان گردشگری و میراث فرهنگی استان است.

بعد از این مدت اینجا دیگر تبدیل به پاتوقی برای بچه‌های قلمزن مشهد شده است و در فاصله همان یک و ساعت خرده‌ای که داشتیم با هم گپ می‌زدیم، شاگردهایش مدام رفت و آمد داشتند. می‌گوید پدر قلمزنی مشهد است و به نوعی باعث رونق گرفتن این هنر بین مشهدی‌ها شده است. پربیراه هم نمی‌گوید.

وقتی یک شعبه قلم‌زنی از ناف اصفهان آن هم با این سابقه و مهارت و از همه مهمتر با لهجه غلیظ اصفهانی زار و زندگی را برمی‌دارد و می‌آید مشهد، باید هم تاثیر خودش را بعد از مدتی نشان دهد. قوامی تدریس می‌کند. او قلمزنی را در هم در آموزشگاه و هم در هنرستان آموزش می‌دهد.

در واقع او نخسین کسی است که به عنوان یک استاد این کار را کرده و حالا شاگردانش این حرفه را تدریس می‌کند. قوامی یک ساعت و نیم با لهجه شیرین اصفهانی از خودش گفت و از هنری که انگار عاشقش است.

 

جد و آبائمان قلم‌زن بودند

داشتن اجداد هنرمند بالاخره یک جا‌هایی به درد آدم می‌خورد. پدربزرگش، دایی‌ها و عمو‌ها همه‌گی کار هنری انجام می‌دادند و او هم از ۱۴ سالگی این کار شروع می‌کند: «پدربزرگم «لباف» بود؛ هنری که حالا دیگر منقرض شده، ولی آن زمان ارزش زیادی داشت.

 قلم‌زنی از زمانی به وجود آمده که انسان توی غار با ناخنش روی دیوارها نقاشی می‌کشید

حالا اگر بخواهم شبیهش یا مابه‌اِزایِ اِمروزیش را بگویم چیزی شبیه خورجین بافی است. چیز‌هایی می‌بافتند که روی اسب و قاطر و شتر می‌انداختند تا وسایل‌شان را نگه دارد. اما دایی‌ها و عموهایم قلمزن بودند باید بگویم که خانوادگی توی کارِ صنایع دستی بودیم.» 

او تاریخ پیدایش قلم‌زنی را به انسان‌های غارنشین نسبت می‌دهد و می‌گوید این علاقه از همان زمان بوده حالا تکمیل‌تر و زیباتر شده است و اضافه می‌کند: «اینکه قلم‌زنی از کِی به وجود آمده باید بگویم که از همان زمانی که انسان توی غار با ناخنش روی دیوار‌ها نقاشی می‌کشیده است.

فکر نکنید که قلم‌زنی منحصر به ایران است. در همه جای دنیا وجود دارد، ولی به سبک و سیاقی دیگر. مثلا در پاکستان، افغانستان، آلمان، بلژیک، ایتالیا و هندوستان قلم‌زنی وجود دارد. قلم‌زنی ما بیشتر روی مس، برنج و نقره انجام می‌شود. این کار هم یک نوع نقاشی به حساب‌ می‌آید.»

بچه اصفهان که باشی این حرف‌ها می‌شود تکراری، ولی وقتی کار و کاسبی را رها کنی و بیایی در خلوت‌ترین جای ممکن در شهری دیگر بساط قلم‌زنی را به پا کنی، تبدیل می‌شوی به تحفه‌ای گران‌بها و همه سراغت را می‌گیرند: «سال ۸۱ به خاطر همسرم آمدم مشهد.

همسرم مشهدی است و تا قبل از آن با من در اصفهان زندگی می‌کرد. اما خب، بعدش بنا به دلایلی آمدیم مشهد. این آمدن هم باعث نشد سراغ شغل دیگری بروم. قلم‌زنی را هم با خودم آوردم و حالا هم فکرش را می‌کنم می‌بینم خیلی هم بد نشد و واکنش خیلی خوبی از طرف مشهدی‌ها گرفتم. این هم بالاخره از عجایب است که یک نفر از واکنش خوب ما گفت در قبال یک هنر غیر بومی!  

 

سید جعفر قوامیِ را به عنوان پدر قلمزنی مشهد می‌شناسند

 

قلم‌زن باید اول طراح خوبی باشد

مغازه‌اش پاتوق خوبی شده برای علاقه‌مندان و شاگردانش. اینجا هم اسباب خامِ کار مثل مس و قلم تا انواع اقسام مدل‌ها و طرح‌ها را می‌فروشد و هم به شاگردانش سرمشق می‌دهد. کسانی که می‌خواهند قلم‌زن ماهری بشوند اول باید طراح قهاری باشند: «یک قلم‌زن اول باید طراح خوبی باشد. باید ابتکار و خلاقیت به خرج دهد.

چیزی به نام جزوه و کتاب و این چیز‌ها هم نداریم. همه این طرح‌ها هم زاییده خیال و تمرین زیاد است. همه این طرح‌ها، طرح‌های اصیل ایرانی است و هرکدام سبک خاص خودشان را دارد. باید آنقدر طرح بکشی تا طرح بعدی خودش توی ذهنت نقش ببندد.

از همه چیز هم الهام می‌گیرم؛ از طبیعت، اشیا و حتی آدم‌ها و محیط اطرافم. درواقع کار ما مثل شاعری است؛ طرح خودش بعد از تکرار و تمرین زیاد فوَران می‌کند. اصلا این از خاصیت‌های هنر است.» 

 

مشهد بیش از هزار نفر قلمزن دارد!

در آموزشگاه‌ها، هنرستان‌ها و هرجای دیگری که مشتاق یادگیریِ هنر باشند او کلاس آموزش قلم‌زنی دارد. قوامی از روز‌های اولی می‌گوید که برای تدریس به یکی از هنرستان‌های مشهد می‌رود: «هنرستانش هنوز سرپاست. توی خیابان امام رضا (ع) نزدیک به ترمینال.

یکی از دوستان بنده را به مدیر مدرسه معرفی کرد و گفت که فلانی می‌تواند چنین آموزشی هم بدهد. آنجا دیگر شروع کردیم و این کلاس‌ها از یک هنرستان به جا‌های دیگر هم منتقل شد.»

می‌گوید شک ندارد که مشهد در چند سال آینده به یکی از قطب‌های قلم‌زنی در کشور تبدیل می‌شود. هرچند این حرفش کمی خوشبینانه به نظر می‌رسد، ولی با احتساب تعداد هنرستان‌ها و آموزشگاه‌هایی که او و شاگردهایش در حال تدریس هستند هیچ بعید به نظر نمی‌رسد: «تمایل بچه‌های مشهد به یادگیری خیلی خوب است.

خیلی‌ها در این مدت آمده‌اند دَر مغازه که می‌خواهیم یاد بگیریم. کلی هم به من احترام می‌گذارند و تشویقم می‌کنند، ولی توان اقتصادی‌شان اجازه خرید را به آن‌ها نمی‌دهد. به هر حال این‌ها هم جزء کالا‌های لوکس به حساب می‌آید. خب مسئله اصلی فروش کار است.

الان ما در مشهد هزار نفر قلم‌زن داریم و این تعداد مطمئنا در سال‌های آینده بیشتر هم خواهد شد. ولی باز هم مشکل فروش وجود دارد. البته این را هم بگویم که مشهد بیشتر از اینکه قطب صنایع دستی باشد یک شهر مذهبی است، ولی با این اشتیاقی که من در بچه‌ها می‌بینم شک ندارم که در آینده این هنر رونق خوبی در شهر می‌گیرد.»

 

سید جعفر قوامیِ را به عنوان پدر قلمزنی مشهد می‌شناسند

 

از پیشرفت دیگران لذت می‌برم

بهترین خاطره‌اش این است که شاگردانش را در حال خلق آثار خوب و قابل قبول قلم‌زنی مشاهده کند. می‌گوید وقتی می‌روم به دیدن‌شان و کارهای‌شان را می‌بینم، ذوق‌زده می‌شوم: «خاطره زیاد دارم، ولی این که ببینم شاگردانم در حال پیشرفتند واقعا احساس خوبی به من دست می‌دهد.

ما یک استادی داشیم در زمان نوجوانی که هر وقت درخواست می‌کردم چیزی به ما یاد بده، فحش می‌داد. خیلی برایم ناراحت کننده بود و به نوعی یکی از بدترین خاطراتم محسوب می‌شود، ولی این کارش باعث می‌شد من مشتاق‌تر بمانم و کار را تا آخر یاد بگیرم.

اصفهان که می‌روم معمولا حتما می‌روم دست‌بوسی‌اش. بنده خدا بعد‌ها کلی خجالت می‌کشید. خودش صراحتا به من گفت کار‌هایی که تو الان می‌کنی را من یاد ندارم.»
 از سفارشات و عجیب و غریب و عاشقانه هم برای‌مان می‌گوید: «یک نفر آمده بود و می‌خواست نقشه ایران را با جزئیات نقاط دیدنی و شاخص هر شهر یا استان و چیز‌های دیگر روی سینی بکشم.

گفتم برای این کار سینی بزرگی احتیاج داریم و عملا نشدنی است و منصرفش کردم. یک بار هم شاه‌دامادی عکس خانمش را آورده بود اینجا تا من روی سینی قلم بزنم و برایش هدیه ببرد. از این لحظه‌های خوب در زندگی‌ام خدا را شکر کم نداشتم.»

او در چند نمایشگاه داخلی و خارجی شرکت کرده و با موسسه آفرینش‌های آستان قدس هم سفارشاتی را انجام داده است، اما با این حال عمده کارهایش را به آموزش و قلم‌زنی معطوف کرده است.

 

باید روی صادرات و واردات تمرکز کنیم

روی صحبت آقای قوامی به سمت مدیران هم می‌رود و اینکه مردم شناخت خیلی خوبی از ماهیت صنایع دستی ندارند: «من فکر می‌کنم اصل کار این است که ما صنایع‌دستی را به مردم بشناسانیم. مردم ما واقعا آن‌طور که باید این صنایع را نمی‌شناسد، هر چند در چند سال گذشته به لطف مستند‌های صدا و سیما کمی این فضا تلطیف شده، ولی باز هم فکر می‌کنم کم است.

خب من می‌گویم چه اشکالی دارد بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری صنایع‌دستی را جزء جوایز اصلی خودشان قرار دهند. توی اصفهان یک بار من این پیشنهاد را ارائه کردم و مبلغ ۵۰۰ هزار تومان خرید صنایع دستی به لیست جوایز یکی از بانک‌ها اضافه شد.

از طرف دیگر ما باید روی صادرات و واردات هم تمرکز جدی داشته باشیم. ولی سازمان‌های دولتی متاسفانه خودشان را در کاغذ بازی و کار‌های اداری محصور کرده‌اند. البته آن‌ها هم تقصیری ندارند، وقتی کسی آخر سال نیست از آن‌ها بخواهد که گزارش واقعی از وضعیت صنایع دستی بدهید و اینکه چه پیشرفت‌هایی صورت گرفته است.»

 

سید جعفر قوامیِ را به عنوان پدر قلمزنی مشهد می‌شناسند

 

هنر‌ها به سمت صنعتی شدن می‌روند

صحبت به سمت صنایع دستی مشهد هم کشیده می‌شود. او معتقد است بیشتر هنر‌ها صنعتی شده‌اند و دیگر ارزش گذشته را ندارند: «مشهد و خراسان رضوی در سنگ‌های قیمتی مثل فیروزه یا کار‌های انگشتر، گلدوزی و پرچم‌دوزی خیلی خوب است، اما حالا دیگر می‌توانم بگویم که کاملا صنعتی شده‌اند و رونق قبلی را ندارند.

مشهد و خراسان رضوی در سنگ‌های قیمتی مثل فیروزه یا کارهای انگشتر، گلدوزی و پرچم‌دوزی خیلی خوب است

مطمئنم که می‌شود به این هنر‌ها رونق داد، ولی نمی‌دانم چرا این کار انجام نمی‌شود! چرا کسی نمی‌آید و به طور جدی در این حوزه کار کند. البته این کار هم زمان‌بَر است. مثلا من تابلویی دارم که نزدیک به دو ماه رویش زمان گذاشته‌ام. قیمتش هم پنج میلیون تومان است و همه فکر می‌کنند گران است. به سختی هم اینطور کار‌ها به فروش می‌روند، چون کسی نمی‌داند چنین وقتی صرفش شده است.»

او در مورد استاد شدن و یاد گرفتن فوت و فن کار می‌گوید: «آموزش صنایع‌دستی خیلی راحت است، اما کسب مهارت طول می‌کشد و سختی دارد. شما شاید در مدت خیلی کم بتوانید قلم‌زنی را یاد بگیرید، ولی اگر بخواهید در این حرفه استاد شوید باید وقت بگذارید و تمرین کنید. دقیقا مثل موسیقی و خوشنویسی. این دو هنر را هم شاید بتوان در مدت زمان اندک یاد گرفت، ولی کسب مهارت در آن‌ها زمان زیادی می‌گیرد.»

فوائد غذاخوردن در طروف مسی را هم احتمالا شنیده‌اید. اینکه مس کمک می‌کند آهن به خوبی در بدن جذب شود و به جایش طروف آلمینیومی و تفلون‌های شیک و پیک تا می‌توانند این اثرات را کاهش می‌دهند. البته سید جعفر قوامی می‌گوید بهترین ظرف برای غذا پختن سنگ است و بعد مس. ناخوادگاه با این حرفش یاد همان ناخش کشیدن‌های انسان توی غار افتادم و یاد هرکاره‌های مشهدی.  

* این گزارش پنج شنبه، ۲۰ اسفند ۹۴ در شماره ۱۹۵ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
حسین روحبخش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۰ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۱
0
0
با سلام و احترام خدمت استاد قوامی عزیز
عید نوروز مبارک
استاد کوتاه بگم
ممنون که هستین
لطفاً مواظب خودتون باشین
آوا و نمــــــای شهر
03:44